English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6606 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turtleback U لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
profiling U برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profiles U برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profiled U برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profile U برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
deck cargo U بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
curvilineal U دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
evolute U بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
lead curve U خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
ovate U بیضی
oviform U بیضی
ellipsoid U بیضی
elliptic U بیضی
ellipses U بیضی
ellipse U بیضی
scutellate U بیضی
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
subovate U تقریبا بیضی
elliptical U بیضی شکل
subovate U نیمه بیضی
quasi elliptic U شبه بیضی
ellipsoid U بیضی وار
oval window U روزنه بیضی
ovally U بشکل بیضی
elliptically U به شکل بیضی
ellipsoid U بیضی گون
fenestra ovalis U روزنه بیضی
elliptical arch U طاق بیضی
curving U خط منحنی منحنی مسیر
curves U خط منحنی منحنی مسیر
curve U خط منحنی منحنی مسیر
oval U زمین بیضی شکل
speedway U پیست بیضی اتومبیلرانی
elliptical galaxy U کهکشان بیضی گون
elliptical roller U غلطک بیضی شکل
ovals U زمین بیضی شکل
oval U بیضی تخم مرغی شکل
trammel U الت ترسیم بیضی تعدیل
ovals U بیضی تخم مرغی شکل
ovalize U تخم مرغی یا بیضی کردن
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
briolette U نوعی الماس بیضی یا گلابی شکل
marquize U نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
pone U نان بیضی شکل ارد ذرت
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
outside U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides U اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
gun-loop U [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
tokay U انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
shipboard U عرشه
elevated d. U عرشه
decked U : عرشه
deck U عرشه
decks U عرشه
decks U : عرشه
decked U عرشه
baldachin U عرشه
deck U : عرشه
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
breasted drill U مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
main stage U عرشه اصلی
deck U عرشه ناو
on deck U روی عرشه
on the deck U در روی عرشه
deck U عرشه کشتی
weather deck U عرشه باز
decked U عرشه کشتی
topside U در عرشه در راس
topsides U در عرشه در راس
under deck U زیر عرشه
flight deck U عرشه پرواز
shipboard U عرشه ناو
deck load U فرفیت عرشه
topside U روی عرشه
well deck U عرشه بارگیری
decks U عرشه ناو
decks U عرشه کشتی
flight decks U عرشه پرواز
decked U عرشه ناو
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
below U قسمت زیر عرشه
gunwale U لبه عرشه ناو
deck alert U اماده باش عرشه
deck pads U پادری عرشه ناو
deckhand U کارگر عرشه کشتی
on the deck U روی عرشه ناو
flight decks U عرشه ناو هواپیمابر
scuttlebutt U بشکه اب عرشه کشتی
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
deck cargo U بار روی عرشه
decks U عرشه دار کردن
decked U عرشه دار کردن
deck U عرشه دار کردن
main deck U عرشه اصلی ناو
flight deck U عرشه ناو هواپیمابر
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
board clamps U بست زنجیرهای عرشه ناو
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
sun deck U عرشه افتاب گیر کشتی
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
officer of the deck U افسر نگهبان عرشه ناو
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
the deck was a U عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
weather deck U عرشه بدون سقف کشتی
free board U فاصله بین اب و عرشه کشتی
topmast U دومین دکل کشتی از عرشه
foredeck U قسمت جلو عرشه کشتی
forecastle U قسمت جلو عرشه کشتی
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
guarding U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
deck alert U حالت اماده باش در روی عرشه
hatch U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
deck house U اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
guards U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard U احتیاط نرده روی عرشه کشتی
hatches U دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hull down U از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
shroud U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
shrouded U طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone U سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
hatch way U روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
boom vang U طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
razee U کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
medallion U ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
staring U برجسته
ridged U برجسته
mainlining U برجسته
par excellence U برجسته
illustrated U برجسته
starring U برجسته
eminent U برجسته
noted U برجسته
outstanding U برجسته
outstandingly U برجسته
mainlines U برجسته
mainlined U برجسته
prosilient U برجسته
crowned U برجسته
pre eminent U برجسته
laureate U برجسته
of d. U برجسته
masterwork U برجسته
illustrous U برجسته
in relief U برجسته
relief emboss U برجسته
relievo U برجسته
rilievo U برجسته
mainline U برجسته
cordon bleu U برجسته
raised U برجسته
dominant U برجسته
torose U برجسته
stereometric U خط برجسته
stereometric U برجسته
kenspeckle U برجسته
distinguished U برجسته
conspicuous U برجسته
overriding U برجسته
prime U برجسته
illustrious U برجسته
pre-eminent U برجسته
striking U برجسته
predominant U برجسته
convex U برجسته
salient U برجسته
prominent U برجسته
primes U برجسته
primed U برجسته
strikingly U برجسته
inflexion U خم منحنی
curl U خم منحنی
curled U خم منحنی
bent U منحنی
curls U خم منحنی
crump U منحنی
curve tracer U منحنی کش
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com